ஜ۩۞۩ஜدختــــر زمــــستانஜ۩۞۩ஜ
دیگــر عشــق را باور نمــی کنم! ایــن واژهـ را بــ ِ لجــن کشیــده ایــد
|
من قصه ی خزانم من رنگ زردزردم
من طرح یک سقوطم من رونوشت دردم
دنیا جهنم است ومن غرق رنج وغصه
با خاطرات زشتتم همیشه در نبردم
پاهای خسته دارم قلبی شکسته دارم
یخ بسته قلبم اری من سرد سرد سردم
راهی به خود ندارم درگیر غصه هستم
بخت سیاهم این است بیراهه در نوردم
عادت به قلب تنها با هستی ام سرشته
من نقش یک شکستن من مرد قصه گردم
نظرات شما عزیزان: